در اینجا شش دلیل صریح و واضح وجود دارد تا باور کنید خدا واقعاً آنجاست.
آیا مایل نیستید برای یک بار هم که شده کسی شواهد و مدارکی را که دال بر وجود خداوند است به شما نشان دهد؟ بدون اینکه دستان خود را پیچ و تاب داده و یا اظهاراتی از این قبیل را بیان کند که: «تو لاجرم مجبور هستی باور کنی.» این مقاله تلاشی خالصانه است تا از طریق ارائه دلایلی چند، وجود خدا را ثابت نماید.
ابتدا این را در نظر داشته باشید که اگر کسی حتی امکان وجود خدا را نیز نپذیرد و با این موضوع مخالفت کند، در این صورت هر دلیلی که ارائه شود، آن را توجیه کرده و با تعبیر و توضیحی آن را مردود خواهد شمرد. درست شبیه این میماند که کسی کلاً نپذیرد که انسان توانسته است بر روی کره ماه قدم بزند. در این صورت هیچ فرقی نمیکند که درباره این موضوع چه مقدار اطلاعات به او داده شود؛ طرز فکر او تغییر نخواهد کرد. اگر به این شخص عکسهای مستندی از فضانوردان نشان داده شود که در حال راه رفتن بر روی کره ماه هستند، و یا مصاحبه هایی را که با فضانوردان شده است به او نشان دهند و یا حتی سنگهایی را که از سطح کره ماه جمع آوری شده ببیند، تمامی این شواهد و مدارک برای چنین شخصی بی ارزش خواهد بود. زیرا که او قبلاً این نتیجه گیری را کرده است که انسان قادر نیست به کره ماه برود.
وقتی که صحبت از امکان وجود خداوند پیش میآید، کتاب مقدس میفرماید که هستند مردمانی که به اندازه کافی شواهد و مدارک قانع کننده را دیده اند اما حقیقت وجود خدا را زیر پا گذاشته اند. (رومیان ۱ : ۱۹ – ۲۱) از طرف دیگر کتاب مقدس درباره کسانی که مایلند بدانند که آیا خدا واقعاً وجود دارد، میفرماید: «و مرا خواهید طلبید و چون مرا به تمامی دل خود جستجو نمایید، مرا خواهید یافت.» (ارمیا ۲۹ : ۱۳ – ۱۴) قبل از اینکه به حقایقی که وجود خدا را در بر دارد نگاه کنید، از خودتان بپرسید: اگر خدا وجود دارد، آیا من میخواهم او را بشناسم؟ اگر این چنین است در این جا دلایلی را مطالعه خواهید کرد که میتوانید درباره آنها تفکر و تعمق کنید…
۱. آیا خدا وجود دارد؟
پیچیدگی سیاره ما بر یک طراح اندیشمند دلالت دارد که نه تنها تعمداً عالم هستی را آفریده، بلکه امروز نیز از آن حمایت و نگهداری میکند.
نمونه های بیشماری را میتوان ارائه نمود که نشان دهنده طراحی خداوند است. شاید بتوان گفت که مثالهایی از این قبیل بیانتها است. در این جا تعداد معدودی از این نمونه ها را مشاهده خواهید کرد:
کره زمین… اندازه آن کاملاً صحیح است. اندازه کره زمین و هماهنگی و تناسب آن با نیروی جاذبه زمین باعث میشود که لایه نازکی که حاوی گازهای نیتروژن و اکسیژن است، در فاصله تقریباً ۵۰ مایلی سطح کره زمین قرار گیرد. اگر اندازه کره زمین همانند سیاره عطارد کوچکتر بود، وجود جو یا اتمسفر در پیرامون کره زمین غیرممکن میشد. اگر اندازه کره زمین همانند سیاره مشتری بزرگتر بود، در این صورت اتمُسفر تنها حاوی هیدروژن آزاد میبود. (برگرفته از مقاله ای به قلم آر. ای. دی. کلارک، مجله آفرینش، انتشارات تیندل، لندن، ۱۹۴۶، صفحه ۲۰) کره زمین تنها سیاره شناخته شده ای است که مجهز به جو یا اتمسفر حاوی ترکیب مناسبی از گازها میباشد و قادر است حیات گیاهان، جانوران و انسان را حفظ کند.
کره زمین در فاصله مناسبی از خورشید قرار گرفته است. نوسانات دمای هوا را که با آن مواجه هستیم و چیزی در حدود ۳۰- درجه تا ۱۲۰+ درجه است را در نظر بگیرید. اگر کره زمین از خورشید دورتر بود همه ما یخ میزدیم. از طرفی اگر نزدیکتر به خورشید بود، همه ما میسوختیم. اگر کوچکترین تغییری در موقعیت کره زمین نسبت به خورشید وجود داشت، زندگی بر روی کره زمین ناممکن میشد. در حالی که کره زمین با سرعت ۶۷۰۰۰ مایل در ساعت به دور خورشید میگردد، در عین حال فاصله مطلوب خود را نیز از خورشید حفظ میکند… کره زمین دور محور خود نیز میگردد و با این عمل این امکان را به وجود میآورد که تمامی سطح کره زمین هر روز به طور مناسب گرم و خنک شود.
کره ماه نیز با در نظر گرفتن نیروی جاذبه ای که دارد، در اندازه درست و در فاصله صحیح از کره زمین قرار گرفته است. کره ماه باعث ایجاد جزر و مد و حرکات مهمی در اقیانوسها میشود که در نتیجه این حرکات آب اقیانوسها راکد و ساکن نمیماند و در عین حال از سرازیر شدن آب حجیم اقیانوسها به قاره ها نیز جلوگیری میشود. (برگرفته از: شگفتیهای خلقت خداوند، انجمن علوم مودی، شیکاگو، ایلینوی)
آب… بی رنگ، بی بو و بدون طعم است. لیکن هیچ موجود زنده ای بدون آن قادر به ادامه حیات نیست. بیشترین قسمت گیاهان، حیوانات و انسانها را آب تشکیل میدهد (تقریباً دو سوم از بدن انسان از آب تشکیل شده است). در اینجا خواهید دید که چرا ویژگیهای آب، منحصراً برای حیات جانداران مناسب است:
آب دارای نقطه جوش و نقطه انجماد بسیار بالایی است. آب به ما این امکان را میدهد که در محیطی که دمای هوا نوسانات متغیری دارد زندگی کنیم و آب باعث میشود بدن ما دمای ۳۷ درجه خود را حفظ کند.
آب حلالی جامع میباشد. این خاصیت آب باعث میگردد که هزاران نوع مواد شیمیایی مانند مواد معدنی و مغذی به تمامی قسمتهای مختلف بدن ما برسد و حتی در کوچکترین رگهای خونی ما نیز جریان پیدا کند.
همچنین آب از لحاظ شیمیایی خنثی است. آب قادر است غذا، داروها و مواد معدنی را حمل کند تا در بدن جذب شده و مورد استفاده قرار گیرند بدون اینکه در ترکیب ماده اصلی تغییری ایجاد نماید.
آب دارای خاصیت منحصر به فردی است، یعنی تمایل به کشش به سمت بالا را دارد. به خاطر این خاصیت، آب این قابلیت را دارد که در گیاهان، علیرغم وجود نیروی جاذبه زمین به سمت بالا حرکت کند و آب و مواد مغذی حیات بخش مورد نیاز برای گیاهان را حتی در بلندترین درختان نیز فراهم سازد.
در زمستان آب از سطح به سمت پایین یخ میزند و قابلیت آن را دارد تا شناور شود، بنابراین ماهیان میتوانند در فصل زمستان زنده بمانند. نود و هفت درصد از آبهای کره زمین را اقیانوسها تشکیل میدهند. بر روی کره ما سیستمی طراحی شده است که نمک را از آب اقیانوسها جدا کرده و آب عاری از نمک را در تمامی نقاط کره زمین تقسیم میکند. با تبخیر آب اقیانوسها، نمک آن باقی مانده و ابرها تشکیل میشوند. باد قادر است تا به راحتی ابرها را پراکنده ساخته و در نتیجه آب در تمامی نقاط کره زمین برای مصرف گیاهان، حیوانات و انسان مهیا میشود. این یک سیستم پالایش و تامین کننده آب است که به صورت چرخه عمل کرده و آب لازم برای بقای حیات بر روی کره زمین را به طور مداوم قابل استفاده میسازد.
مغز انسان… همزمان و در آن واحد حجم شگفت انگیزی از اطلاعات را دریافت میکند. مغز شما قادر است اطلاعاتی از قبیل رنگها و اشیائی را که میبینید، دمای محیط اطراف، مقدار فشاری که پای شما بر زمین وارد میکند، صداهای پیرامونتان، احساس خشکی دهانتان و حتی نوع جنس صفحه کلید کامپیوترتان را دریافت کند. مغز شما محل تجمع و دریافت تمامی احساسات، افکار و خاطرات شما میباشد. مغز شما در آن واحد مراقب و پیگیر اعمال دیگری نیز هست که در بدن شما در حال انجام گرفتن است، مانند الگوی تنفسی، حرکات پلک، گرسنگی و حرکات ماهیچه های دستان شما.
مغز انسان میتواند در هر ثانیه بیش از یک میلیون پیام را دریافت کند. مغز شما تمامی داده ها را سنجیده و پیامهایی که از اهمیت چندانی برخوردار نیستد را تصفیه میکند. در نتیجه عمل غربال اطلاعات و داده ها، برای شما این امکان به وجود میآید که در دنیای خود بتوانید تمرکز کرده و عملکردی موثر داشته باشید. عملکرد مغز انسان با دیگر اعضای بدن تفاوت دارد. مغز انسان دارای هوش و فراستی است که میتواند استدلال کند، احساس کند، خواب ببیند و نقشه بکشد و قادر است با دیگران گفتگو کند.
چشم… قادر است هفت میلیون رنگ را از یکدیگر تشخیص دهد. دارای قابلیت تمرکز خودکار است و میتواند همزمان با مقدار غیر قابل تصور ۵/۱ میلیون پیام سر و کار داشته باشد. (هیو داوسون، فلسفه چشم، چاپ پنجم؛ نیویورک: مک گروهیل، ۱۹۹۱) فرضیه تکامل بر جهش و تغییراتی تمرکز دارد که از درون آن اورگانیزم موجود پدید میآید. اما فرضیه تکامل بطور کامل توضیح نمیدهد که منشاء به وجود آمدن چشم و مغز چیست… به عبارتی آغاز اورگانیزم زنده از ماده غیر زنده چگونه امکان پذیر است؟
۲. آیا خدا وجود دارد؟
عالم هستی آغازی داشته است – چه چیزی عامل و سبب آن بوده است؟
دانشمندان بر این عقیده اند که جهان هستی ما با انفجار عظیمی از انرژی و نور آغاز شده است که اینک آن را انفجار بزرگ مینامیم. این آغاز منحصر بفردی است که شروع تمامی چیزها را باعث شده است: آغاز جهان هستی، آغاز فضا و حتی نخستین آغاز خود زمان.
رابرت جاسترو، متخصص فیزیک نجوم، از منکرین وجود خداست که خود سخنان خویش را توضیح میدهد: «بذر تمامی آنچه تاکنون در جهان هستی اتفاق افتاده است در همان لحظه اول کاشته شد؛ وجود هر ستاره، هر سیاره و هر موجود زنده ای نتیجه رویدادهایی است که حرکت آنها در لحظه انفجار کیهانی شروع شده است. به عبارتی، لحظه آفرینش… جهان هستی به یکباره بوجود آمد و ما نمیتوانیم بفهمیم که چه چیزی سبب شد تا این اتفاق بیفتد.» (رابرت جاسترو؛ «پیغام از جانب پروفسور رابرت جاسترو»؛ LeaderU.com؛ ۲۰۰۲)
استیون وینبرگ، برنده جایزه نوبل در فیزیک، توضیحات بیشتری میدهد: «در آن لحظه انفجار، دمای عالم هستی تقریباً یکصد هزار میلیون (۱۰ به توان ۱۱) درجه سانتیگراد بوده است. … و عالم هستی از نور آکنده گشت.» (استیون وینبرگ؛ سه دقیقه اول: نگاهی مدرن به سرچشمه عالم هستی؛ (Basic Books، ۱۹۸۸)؛ صفحه ۵)
عالم هستی همیشه وجود نداشته است. آن دارای آغازی بوده… چه چیزی باعث آغاز آن شده است؟ دانشمندان هیچ توضیحی برای انفجار ناگهانی نور و ماده ندارند.
3 آیا خدا وجود دارد؟
عالم هستی به وسیله قوانین یک شکل طبیعی عمل میکند. چرا اینگونه است؟
شاید به نظر برسد که بخش عمده ای از زندگی متغیر میباشد، اما به چیزهایی نگاه کنید که میتوانیم یک روز پس از روز دیگر بر روی وقوع آنها حساب کنیم: جاذبه زمین ثابت است، اگر یک فنجان قهوه داغ را بر روی پیشخوان بگذاریم، پس از مدتی سرد خواهد شد، کره زمین در هر ۲۴ ساعت یکبار دور خود میچرخد، و سرعت نور هرگز تغییر نمیکند… سرعت نور بر روی کره زمین و در کهکشانهای دیگر همواره ثابت است.
چگونه میتوانیم قوانین طبیعت را که هرگز تغییر نمیکنند تشخیص دهیم؟ چرا عالم هستی تا این اندازه منظم و قابل اطمینان است؟
حتی دانشمندان بزرگ نیز معترفند که این موضوع تا چه اندازه عجیب است. هیچ نیاز و ضرورت منطقی وجود ندارد که یک جهان هستی از این قوانین پیروی کند، چه رسد به اینکه نسبت به قوانین ریاضی نیز وفادار بماند. این شگفتی از آنجا سرچشمه میگیرد که هیچ الزامی وجود ندارد تا جهان هستی اینگونه رفتار نماید. تصور جهانی که در آن شرایط موجود به شکل غیر قابل پیشبینانه ای لحظه به لحظه تغییر کند، و یا حتی جهانی که در آن به ناگاه چیزی به وجود آید و یا از بین برود کار بسیار ساده ای است. (دینیش دسوزا، چه چیزی درباره مسیحیت تا این اندازه عالی است؛ انتشارات رگنری، ۲۰۰۷، فصل ۱۱)
ریچارد فیمن، برنده جایزه نوبل در الکترودینامیک کوانتومی، گفت: «اینکه چرا طبیعت وابسته به ریاضیات است یک معماست… این واقعیت که اصولاً قوانین به هر نوعی وجود دارند خود یک نوع معجزه است.» (ریچارد فیمن، «مفهوم همه اینها: افکار یک شهروند دانشمند»، (نیویورک: Basic Books، ۱۹۹۸)، صفحه ۴۳)
۴. آیا خدا وجود دارد؟
کدهای DNA رفتار یک سلول را برنامه ریزی کرده و به آن آگاهی میدهند.
تمامی دستورالعملها، تعالیم، و آموزشها با قصد و هدفی انجام میگیرند. کسی که یک کتاب راهنما مینویسد این کار را به منظور خاصی انجام میدهد. آیا میدانستید که در هر یک از سلولهای بدن ما یک کد راهنما با جزئیات کامل وجود دارد که شبیه به یک برنامه کامپیوتری بسیار کوچک است؟ شاید بدانید که یک برنامه کامپیوتری از تعدادی ارقام صفر و یک نظیر ۱۱۰۰۱۰۱۰۱۰۱۱۰۰۰ ساخته شده است. ترتیب قرار گرفتن این ارقام به کامپیوتر میگوید که چه بایستی بکند. کد DNA موجود در هر یک از سلولهای بدن ما بسیار شبیه به این است. DNA از چهار ماده شیمیایی ساخته شده است که دانشمندان آنها را به صورت اختصاری A، T، G و C نامگذاری کرده اند. این مواد شیمیایی در سلول بدن انسان به این شکل چیده شده اند: CGTGTGACTCGCTCCTGAT و غیره. در هر سلول انسان تعداد سه میلیارد از این حروف وجود دارد!!
همانطور که شما میتوانید تلفن خود را طوری برنامه ریزی کنید تا در مواقع معینی زنگ بزند، DNA نیز سلول را راهنمایی میکند. DNA برنامه ای است که حاوی سه میلیارد حرف میباشد و به سلول دستور میدهد که چگونه باید عمل کند. این یک کتاب راهنمای کامل است. (فرانسیس اس. کالینز، مدیر پروژه ژن انسان و نویسنده کتاب زبان خدا، Free Press، نیویورک، ۲۰۰۶)
چرا این موضوع تا این اندازه شگفت انگیز است؟ هر کس باید این سوال را از خود بپرسد… این برنامه اطلاعاتی چگونه سر از سلول انسان در آورد؟ اینها صرفاً مواد شیمیایی نیستند. اینها مواد شیمیایی هستند که دستور میدهند و با جزئیات کامل قانون وضع میکنند و دقیقاً مشخص میسازند بدن شخص چگونه بایستی پرورش یابد.
جایی که صحبت از این اطلاعات برنامه ریزی شده وجود دارد، دلایل طبیعی و زیست شناختی قادر به ارائه توضیح نیستند. شما نمیتوانید دستورات و اطلاعاتی چنین جامع و دقیق را در جایی بیابید بدون اینکه کسی عمداً آن را ایجاد کرده باشد.
5. آیا خدا وجود دارد؟
ما میدانیم که خدا وجود دارد زیرا که او به دنبال ما است. خداوند دائماً خود را به ما مینمایاند و در جستجوی آن است که ما به او روی آوریم.
من خود زمانی یک ملحد بودم. مانند اغلب ملحدین، موضوع ایمان مردم به خدا مرا بسیار آزار میداد. نمیدانم چرا ما منکران خدا این همه وقت، توجه و انرژی خود را صرف تکذیب کردن چیزی میکنیم که حتی باور نداریم وجود دارد؟! چه عاملی باعث میشود ما اینگونه رفتار کنیم؟ زمانی که من یک ملحد بودم، غرض و مقصود خود را با کمک و حمایت از مردم فقیر و بیچاره نشان میدادم، میخواستم از خواب و خیال بیدارشان کنم و به آنها کمک کنم تا متوجه شوند که امیدشان کاملاً واهی و بیهوده است. اگر بخواهم صادق باشم باید اعتراف کنم که انگیزه دیگری نیز داشتم. در حالی که ایمانداران را به مبارزه میطلبیدم، کنجکاو بودم ببینم که آیا آنها میتوانند مرا طور دیگری متقاعد بسازند یا خیر. قسمتی از تلاش و کوششم این بود که از موضوع مورد بحث درباره خدا رهایی یابم. اگر میتوانستم به طور قاطع و نهایی به ایمانداران ثابت کنم که در اشتباه هستند، آن موقع دیگر بحثی در میان نبود و من میتوانستم به راحتی و آزادانه به دنبال زندگی خودم بروم.
من این را درک نمیکردم که چرا موضوع و بحث خداوند تا این حد بر ذهن من سنگینی کرده و فکرم را مشغول خود ساخته بود. دلیلش این بود که خدا بر این موضوع اصرار میورزید. من به این نتیجه رسیده ام که خدا میخواهد تا ما او را بشناسیم. خداوند ما را با این هدف و مقصود خلق کرده است که او را بشناسیم. خداوند با شواهدی که وجودش را ثابت میکند، ما را احاطه کرده و این پرسش را درست روبروی ما قرار داده است که آیا او واقعاً وجود دارد یا خیر. من قادر نبودم از این فکر که ممکن است خدا واقعاً وجود داشته باشد خلاصی و رهایی بیابم. در واقع روزی که این واقعیت را تصدیق کردم که خدا وجود دارد، دعای من اینگونه شروع شد: «خیلی خوب، تو برنده شدی…» ممکن است دلیل نهفته ای که باعث میشود منکرین خدا هنگام روبرو شدن با ایمانداران تا این حد احساس ناراحتی و پریشانی کنند این باشد که خداوند فعالانه دارد آنها را تعاقب میکند.
من تنها کسی نیستم که چنین تجربه ای را داشته است. مالکوم ماگریج که یک مولف سوسیالیست و فلسفی است، میگوید: «من به نوعی این تصور و اندیشه را داشتم که در کنار تحقیق و جستجویی که انجام میدادم کسی در تعقیبم بود.» سی. اس. لوییس میگوید که به خاطر دارد: « … شبهای متوالی زمانی که فقط یک لحظه ذهنم از کار دور میشد، احساس میکردم کسی که به هیچ عنوان مشتاق نبودم ملاقاتش کنم بی امان و پیوسته سعی میکرد به من نزدیک شود. بالاخره تسلیم شدم و پذیرفتم که خدا، خداست و زانو زده دعا کردم: شاید آن شب من در تمام انگلستان محزونترین و بیمیلترین کسی بودم که زندگیاش تغییر کرده بود».
در نتیجه شناخت خدا، لوییس کتابی با عنوان «متعجب از مسرت و شادی» نوشت. من نیز هیچ توقع و انتظاری جز این نداشتم که وجود خدا را آنگونه که مستحق بود تصدیق کنم. با این حال پس از گذشت چندین ماه از محبتی که خدا نسبت به من داشت شگفت زده شدم.
۶. آیا خدا وجود دارد؟
بی شباهت با دیگر مکاشفاتی که از خداوند به عمل آمده است، عیسی مسیح واضحترین و صریحترین تصویری است که نشان میدهد خداوند در پی ما است.
چرا عیسی؟ اگر به مذاهب و ادیان بزرگی که در دنیا وجود دارند نگاه کنید در مییابید که بودا، محمد، کنفسیوس و موسی همگی خود را معلمین و یا انبیا معرفی کرده اند. هیچکدام از آنها ادعا نکرد که با خداوند برابر است. حیرت انگیز است، اما عیسی این ادعا را کرد. این موردی است که عیسی را از دیگران متمایز میسازد. عیسی گفت که خداوند وجود دارد و شما دارید به او نگاه میکنید. اگرچه او داشت درباره پدر آسمانی خود که در بهشت است سخن میگفت، اما این سخن از موضع جدایی و دوری نبود، بلکه از موضع یک اتحاد و همبستگی نزدیک و بی نظیر بین تمامی نوع بشر بود. عیسی فرمود هر کس که او را دیده است پدرش را دیده است و هر کس به او ایمان آورد به پدر ایمان آورده است.
عیسی فرمود: «من نور عالم هستم. کسی که مرا متابعت کند، در ظلمت سالک نشود بلکه نور حیات را یابد.» (یوحنا ۸ : ۱۲) عیسی ادعا نمود که صفاتی را داراست که صرفاً متعلق به خداست: قادر است گناهان انسان را ببخشد، انسان را از عادت گناه کردن رها سازد، به انسان یک زندگی پر برکت ببخشد و حیات ابدی را در بهشت به انسان بدهد. برخلاف تعلیم دهندگان دیگر که مردم را متوجه سخنان خود میساختند، عیسی مردم را متوجه خود ساخت. عیسی نگفت: «از سخنان من پیروی و اطاعت کنید تا حقیقت را بیابید.» عیسی گفت: «من راه و راستی و حیات هستم. هیچکس نزد پدر جز به وسیله من نمیآید.» (یوحنا ۱۴ : ۶)
عیسی چه گواه و دلیلی ارائه نمود تا ثابت کند او الهی است؟ او کارهایی را انجام داد که دیگران قادر به انجامش نبودند. عیسی معجزه کرد. او بیماران را شفا داد… نابینایان، لنگان و ناشنوایان را شفا داد حتی چند نفر را از مردگان زنده کرد. عیسی بر روی اشیاء بیجان نیز قدرت داشت… عیسی از هیچ، برای سیر کردن هزاران نفر غذا به وجود آورد. او بر روی نیروی طبیعت نیز تسلط داشت و معجزه نمود… عیسی بر روی دریاچه راه رفت و به خاطر دوستانی که در دریاچه داشت، به طوفان خشمگین و خروشان دستور داد تا آرام گیرد. همه جا مردم به دنبال عیسی راه میافتادند زیرا که او دائماً نیازهای آنها را برآورده میساخت و معجزه میکرد. عیسی فرمود: «مرا تصدیق کنید که من در پدر هستم و پدر در من است، والا مرا به سبب آن اعمال تصدیق کنید.» (یوحنا ۱۴ : ۱۱)
عیسی مسیح نشان داد که خداوند ملایم و مهربان است و به خوبی از خودمحوری های ما و نقاط ضعف و کاستیهای ما آگاه است. اما علیرغم تمامی اینها او مشتاق است تا با ما رابطه داشته باشد. عیسی این واقعیت را آشکار نمود که اگرچه خداوند به چشم یک گناهکار به ما نگاه میکند که سزاوار مجازات است، لیکن به جهت محبتی که او نسبت به ما دارد نقشه خود را تغییر داد و طرح دیگری برای ما آماده نمود. خداوند خود به شکل انسان در آمد و مجازات گناهان ما را پذیرفت. آیا به نظر شما مضحک است؟ شاید، ولی بسیاری از پدران بامحبت در بخش سرطان بیمارستانهای کودکان حاضرند تا با مسرت تمام جای خود را با فرزندشان عوض کنند، البته اگر این امکان وجود داشت. کتاب مقدس میفرماید دلیل اینکه ما خدا را دوست میداریم آن است که اول او ما را دوست داشته و به ما محبت نموده است.
عیسی به جای ما مرد تا ما بخشوده شویم. در بین تمامی ادیان شناخته شده، تنها توسط عیسی مسیح است که شما میتوانید تلاش خدا را برای رسیدن و نزدیک شدن به انسان ببینید. تنها از طریق عیسی این امکان وجود دارد که با خدا ارتباط برقرار کنیم. عیسی ثابت نمود که قلبی الهی و پر از مهر و محبت دارد، تمامی نیازهای ما را برآورده میسازد و ما را به سوی خود میکشد. به دلیل مرگ و رستاخیز مسیح، او امروز قادر است زندگی جدیدی را به ما ببخشد. امروز ما میتوانیم بخشش خدا را دریافت کرده، از جانب او کاملاً پذیرفته شده و محبت خالص و حقیقی او را دریافت کنیم. خداوند میفرماید: «با محبت ازلی تو را دوست داشتم، از این جهت تو را به رحمت جذب نمودم.» (ارمیا ۳۱ : ۳) این خداوند است که عمل میکند.
آیا خدا وجود دارد؟ اگر مایلید پاسخ این سوال را بدانید، در مورد عیسی مسیح تحقیق کنید. به ما گفته شده است که: «زیرا خدا جهان را اینقدر محبت نمود که پسر یگانه خود را داد تا هر که بر او ایمان آورد هلاک نگردد بلکه حیات جاودانی یابد.» (یوحنا ۳ : ۱۶)
اگرچه خداوند میتواند ما را مجبور سازد تا به او ایمان آوریم، اما او این کار را نمیکند. در عوض او به اندازه کافی شواهد و مدارک برای اثبات وجودش در اختیار ما گذاشته است تا با میل خود به دعوت او پاسخ دهیم. برای مثال فاصله دقیق و حساب شده کره زمین از خورشید، خواص شیمیایی منحصر به فرد آب، مغز انسان، DNA، تعداد بیشمار مردمی که وجود خدا را تصدیق میکنند، نگرانی قلب و فکر ما برای تشخیص اینکه آیا خداوند وجود دارد یا خیر و میل و اشتیاق خداوند برای اینکه ما از طریق عیسی او را بشناسیم، از آن جمله اند. اگر مایلید درباره عیسی و دلایلی که باید به او ایمان آورید بیشتر بدانید، لطفاً: ماورای ایمانی کورکورانه را ملاحظه نمایید.
اگر میخواهید رابطه خود را با خدا آغاز کنید هم اکنون میتوانید این کار را انجام دهید.
این تصمیم خودتان است و هیچ اجباری در کار نیست. اما اگر مایلید تا گناهانتان به وسیله خداوند بخشیده شود و رابطه خود را با او آغاز کنید، میتوانید همین الآن این کار را انجام دهید. از خداوند خواهش کنید شما را ببخشد و وارد زندگیتان شود. عیسی فرمود: «اینک بر در ایستاده میکوبم؛ اگر کسی آواز مرا بشنود و در را باز کند، به نزد او در خواهم آمد و با وی شام خواهم خورد و او نیز با من.» (مکاشفه ۳ : ۲۰) اگر مایلید خدا را به قلب خود دعوت کنید ولی مطمئن نیستید که چگونه درخواست خود را در قالب کلمات بیان کنید، این دعا به شما کمک خواهد کرد: «ای عیسی، از تو ممنونم که به خاطر گناهان من جانت را فدا کردی. تو از زندگی من آگاهی و میدانی که محتاج بخشش تو هستم. از تو خواهش میکنم که هم اکنون گناهان مرا بخشیده و وارد زندگی من شوی. من مایلم تا تو را به واقع بشناسم. هم اینک وارد زندگی من شو. از تو ممنونم که مایل بودی با من رابطه داشته باشی. آمین.»
خداوند به رابطه خود با شما به عنوان یک رابطه دائمی نگاه میکند. بنا به اظهار تمامی کسانی که به عیسی ایمان دارند، عیسی درباره ما فرمود: «گوسفندان من آواز مرا میشنوند و من آنها را میشناسم و مرا متابعت میکنند. و من به آنها حیات جاودانی میدهم و تا به ابد هلاک نخواهند شد و هیچکس آنها را از دست من نخواهد گرفت.» (یوحنا ۱۰ : ۲۷ – ۲۸)
بنابراین آیا خدا وجود دارد؟ با نگاه کردن به تمامی این حقایق، میتوان به این نتیجه رسید که خدایی با محبت وجود دارد که میتوان او را شخصاً و از نزدیک شناخت. اگر در رابطه با ادعای الوهیت مسیح و وجود خداوند به اطلاعات بیشتری نیاز دارید و یا سوالاتی مهم از این قبیل در ذهن شما وجود دارد، لطفاً به ما ایمیل بزنید.
نوشته مارلین آدامسون