سوال: «آیا کشفیات علمی با کتاب مقدس در تضاد نیستند، و یا حتی قسمت اعظم مطالب موجود در کتاب مقدس را باطل نمیسازند؟»
پاسخ ما: شاید این مسئله باعث حیرت و شگفتی بسیاری، اما نه همه مردم گردد. اما در واقع، علوم اغلب آنچه را که پیش از این در کتاب مقدس نوشته شده است تایید میکنند. بیایید برخی از این نمونه ها را مورد بررسی قرار دهیم…
علم و کتاب مقدس
گونه ای که گونه ای مشابه را تکثیر میکند
کتاب مقدس میفرماید که خدا همه چیز را مطابق با نوع خود آفرید. (پیدایش ۱) خب، این همان چیزی است که علم به ما نشان میدهد. ما نمیتوانیم فسیل هایی را بیابیم که نشاندهنده تغییر و تحول یکی از انواع به انواع دیگر باشد چون چنین چیزی وجود ندارد. این با کتاب مقدس مطابقت دارد.
تولید مثل انسان
بعضی از مردم این موضوع که نسل انسان ممکن است فقط از دو نفر انسان (آدم و حوا) به وجود آمده باشد را نامعقول و بیمعنی میدانند. اما علم درباره چیزهایی است که ما میتوانیم مشاهده و آزمایش کنیم. تولید مثل انسان قابل رویت و آزمایش است. یک مرد و یک زن در طول زمان قادرند نفر سومی را تولید کنند تا اینکه یک جمعیت بزرگ به وجود آید. علم این موضوع را تایید میکند. هیچ نوع دیگری از جمعیت نسل انسان به وسیله علم مشاهده و یا مورد آزمایش قرار نگرفته است.
میکروبها
انسانها ماهیت بیولوژیکی میکروبها را تا این اواخر (تا چند صد سال اخیر) نشناخته بودند. اما در عهد عتیق در خصوص قوانین طهارت و خوراک شما شاهد درکی بدیهی و آشکار از میکروبها هستید. اما این دستورات و آموزشها هزاران سال قبل از اینکه انسان حتی بداند میکروبها چه هستند و چگونه منتقل میشوند از جانب خدا به انسان داده شد.
شکل کره زمین و انتظام جهان هستی
کتاب مقدس درباره «گردی کره زمین» مدتها قبل از اینکه گالیله در این باره سخنی بگوید، سخن گفت؛ زمانی که انسان فکر میکرد زمین مسطح است. قبل از اینکه انسان درکی از علم نجوم داشته باشد، کتاب مقدس فرمود که خدا ستاره ها را در آسمان استوار ساخت طوری که در جای خود ثابت و مستقر بمانند. امروزه ما میگوییم که این نیروی جاذبه است که این کار را انجام میدهد، اما بار دیگر این خداست که از ما پیشی گرفته است. خدا کسی است که نیروها را در جای خود مستقر گردانید و به کائنات و جهان هستی نظم بخشید. و ما از طریق تنظیم وقت خدا توانسته ایم این نظم را مشاهده کرده و آن نیروها را درک کنیم. این فرضیه (جهانی که خدا به آن نظم بخشیده است)، نقطه شروع علمی برای آغاز به کار بسیاری از دانشمندان بزرگ بوده است. (برای مثال اسحاق نیوتون)
نیروها و نظم موجود قابل مشاهده هستند، اما چه چیزی باعث به وجود آمدن آنها شده است؟ امروزه دانشمندان به دنبال یافتن یک تئوری واحد بزرگ در این زمینه هستند… رابطه ای که بتواند تئوری کوانتوم و فیزیک نجوم را به یک نیرو/ تئوری واحد تبدیل کند. فرض کنید که خدا خود همان نقطه اتحادی باشد که دانشمندان در جستجوی آن هستند. این خداست که تصمیم میگیرد تا هر چیز در سطح نجوم بصورت متفاوتی از سطح میکروسکوپی عمل کند. اندازه در آن واحد هم نسبی است و هم نامربوط. همه چیز بایستی در سطوح نجومی و میکروسکوپی به یک شکل عمل کند، اما اینطور نیست. از اینرو دانشمندان گیج و گمراهی وجود دارند که سعی میکنند توضیحی برای این چیزها بیابند، چون برای آنان خدا نقطه شروع نیست. حتی اگر نیرویی کشف شود که برخی از مسائل را توضیح دهد (مانند نیروی جاذبه) شما باز هم با این سوال مواجه هستید که این نیرو چگونه پدید آمده است.
نتیجه
نکته این است، اگر کتاب مقدس نمایانگر ادراک و دانستنیهایی از علم پزشکی و علوم دیگر است که قبل از درک انسان از علم پزشکی و دیگر علوم واقع شده اند، بنابراین تنها نتیجه ای که میتوانیم بگیریم این است که درک و ذهنی وجود دارد که از ما جلوتر است. به جای اینکه سعی کنیم در رابطه با هر چیز به گونهای عدم وجود خدا را توضیح دهیم، یک نتیجهگیری توام با بینش و فراست این خواهد بود که طراحی و خلاقیت عظیم او را تصدیق نماییم. اگر خدا آنجاست و واقعی است، ما نمیتوانیم او را عزل کنیم. همه چیز در دستان اوست و ما نمیتوانیم آن را تغییر دهیم.
کشفیات علمی صرفاً سیستم هایی را که خدا قبلاً طراحی نموده است، مشاهده، درک و به کار میبرند. آنچه که خدا درباره خویش در کتاب مقدس در ارتباط با دنیای ما و هدفم ان به ما گفته است، نقطه شروع بزرگی برای درک زندگی کنونی ما میباشد.
