سوال: «اگر خدا عالم و آگاه بر همه چیز است و میداند چه کسی به بهشت خواهد رفت و چه کسی به جهنم، چرا اجازه میدهد که یک شخص با اراده آزاد آفریده شود؟ چرا خدا اجازه میدهد که آن شخص رنج و درد ببیند و به وسیله او آزمایش شود، اگر که از قبل نتیجه را میداند؟»
پاسخ ما: اگرچه خدا از تمامی رویدادهایی که حاصل قلمروی اراده آزاد است از پیش آگاهی دارد، اما لازم است که او اجازه دهد این وقایع اتفاق بیفتند.
این حقیقت که آن وقایع اتفاق میافتند، نشان میدهد که چگونه خدا از آن وقایع از پیش آگاه است.
اگر خدا اجازه نمیداد تا آن وقایع اتفاق بیفتند و انتخاب ها انجام پذیرند، در حقیقت اراده آزادی وجود نداشت.
در ارتباط با پرسشهایی مرموز و عمیق (مانند همین پرسشی که شما مطرح کردید)، بعضی وقتها لازم است تا ما حدس هایی بزنیم… فرضیاتی را در نظر بگیریم… مگر اینکه کتاب مقدس در ارتباط با آن موضوع کاملاً واضح و آشکار سخن گفته باشد. به عقیده ما کتاب مقدس در این باره کاملاً واضح سخن نمیگوید، بنابراین ما پاسخی را با این توصیف به شما میدهیم که آن یک فرضیه است. به هر حال آنچه که به طور قطع میتوانیم بگوییم این است که میتوان به خدا اعتماد نمود. شاید این موضوع اصلی بحث باشد. حتی اگر ما همه چیز را درک نمیکنیم، آیا خدا به اندازه کافی شواهدی در اختیار ما گذاشته است تا بدانیم که او قابل اطمینان است؟ آیا ما میتوانیم به شخصیت او اعتماد کنیم؟
آری. خداوند از طریق عیسی مسیح، معتمد بودن ذات خویش را ثابت نمود. خدا شبیه انسان شد، و بعد به خود اجازه داد تا شکنجه شده و کشته شود… به جای ما. او این کار را کرد تا ما بتوانیم بخشش گناهان خود را به دست آوریم، تا مجبور نباشیم به خاطر گناهانمان بمیریم. این عمل وی یعنی پرداخت مجازات گناهان ما از طریق عیسی، که پسر خداست، نشان میدهد که خدا برای ما اهمیت قائل است.
سپس خداوند قدمی فراتر نهاد. بعد از اینکه عیسی مصلوب شد و مرد و به خاک سپرده شد، پس از گذشت سه روز از مردگان قیام کرد، همانطور که قبلاً گفته بود. مرگ برای خدا مشکلی نیست. خداوند کنترل همه چیز را در دست دارد. به دلیل محبتی که خداوند نسبت به ما داشت، عیسی به خاطر گناهان ما مرد و برای نشان دادن قدرت و کنترلی که در دستان خود دارد از مردگان برخاست. خداوند همواره به کلام خود وفادار است و آن را به انجام میرساند.
خدا برای ما اهمیت قائل است و او کنترل همه چیز را در دستان خود دارد. زمانی که میخواهیم درباره اسرار و معماهای بزرگ زندگی تفکر کنیم بایستی این دو نکته اساسی را درک کنیم.
این موضوع حقیقت دارد که خداوند پاسخ تمامی مسائل را به ما نداده است، اما او به اندازه کافی پاسخ هایی را در اختیار ما قرار داده است که بدانیم قادر هستیم به او اعتماد کنیم و از او پیروی نماییم. ما به اندازه کافی درباره خدا آگاهی داریم تا بدانیم که او رحیم، عادل، منصف، نیکو و . . . است، حتی اگر تمامی راه های وی کاملاً برای ما قابل درک نباشند و حتی اگر او به تمامی سوالات ما تمام و کمال پاسخ نداده باشد.